"http://www.w3.org/TR/html4/loose.dtd"> باز باران باترانه
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش امدید
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







باز باران باترانه
هرچی فکرشو بکنید...




 

دانلود آپدیت آفلاین آنتی ویروس مکافی(McAfee SuperDAT Update)

این پست هر روز به روزآوری می شود

و هرموقع که خواستین میتونین آپدیت همون روز رو دریافت کنین.



 

دانلود آپدیت آنتی ویروس اویرا (avira)

این پست هر روز به روزآوری می شود

و هرموقع که خواستین میتونین آپدیت همون روز رو دریافت کنین.



دانلود آپدیت آفلاین آنتی ویروس آواست (avast)

این پست هر روز به روزآوری می شود

و هرموقع که خواستین میتونین آپدیت همون روز رو دریافت کنین.



 

 

دانلود آپدیت آفلاین نود 32 برای امروز

 

این پست هر روز به روزآوری می شود

و هرموقع که خواستین میتونین آپدیت همون روز رو دریافت کنین.



 

آثار بسیار جالب Martian Glasswork که از شخصیت های فیلم ها و بازی ها الهام گرفته شده اند.

 تصاویر بیشتر را در ادامه مطلب مشاهده بفرمایید



ادامه مطلب ...


http://www.qelqelak.com/wp-content/ax1/5/Sms%20Ya%20hossein.jpg

خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما



ادامه مطلب ...


فرارسید ماه محرم ماه عزاداری آقا اباعبدالله الحسین (ع) را به عموم مسلمین جهان تسلیت عرض میکنیم.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پرورده‌ی کنار رسول خدا، حسین

کشتی شکست خورده‌ی طوفان کربلا
در خاک و خون تپیده‌ي میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست
خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکند
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمه‌ی سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
وین خرگه بلند ستون  بی‌ستون شدی
کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی
کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت
یک شعله‌ برق خرمن گردون دون شدی
کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی
کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جان جهانیان همه از تن برون شدی
کاش آن زمان‌ که کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه‌ي دریای خون شدی
آن انتقام گر نفتادی به روز حشر
با این عمل معامله‌ی دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم  برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسله‌ی انبیا زدند
نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید
زان ضربتی که بر سر شیرخدا زدند
آن در که جبريیل امین بود خادمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
بس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها
افروختند و در حسن مجتبی زدند
وآن‌گه سرادقی که ملک محرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشه‌ی ستیزه درآن دشت کوفیان
بس نخل‌ها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
بر حلق تشنه‌ی خلف مرتضی زدند
اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بر در ِ حرم کبریا زدند

روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنه‌ی او بر زمین رسید
جوش از زمین به ذروه‌ي عرش برین رسید
نزدیک شد که خانه‌ی ایمان شود خراب
از بس شکست‌ها که به ارکان دین رسید
نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند
طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید
باد آن غبار چون به مزار نبی رساند
گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید
یک‌باره جامه در خم گردون به نیل زد
چون این خبر به عیسی گردون‌نشین رسید
پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش
از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید
کرد این خیال وهم غلط کار کان غبار
تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
او در دل ‌است و هیچ دلی نیست بی‌ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند
یک‌باره بر جریده‌ی رحمت قلم زنند
ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر
آرند شرم  کز گنه خلق دم زنند
دست عتاب حق به در آید ز آستین
چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند
آه از دمی که با کفن خون‌چکان ز خاک
آل علی چو شعله‌ی آتش علم زنند
فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت
گلگون کفن به عرصه‌ی محشر قدم زنند
جمعی که زد به هم صفشان شور کربلا
در حشر صف‌زنان صف محشر به هم زنند
از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبريیل
شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار
گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار
عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر
افتاد در گمان که قیامت شد آشکار
آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب‌وار
جمعی که پاس محملشان داشت جبريیل
گشتند بی‌عماری محمل شتر سوار
با آن‌که سر زد آن عمل از امت نبی
روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وان‌گه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد
هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملايک هفت آسمان فتاد
هرجا که بود آهویی از دشت پا کشید
هرجا که بود طایری از آشیان فتاد
شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت
چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد
هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد
بر زخم‌های کاری تیغ و سنان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد
بی‌اختیار نعره‌ی هذا حسین زود
سر زد چنان‌که آتش از او در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعه‌الرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشته‌ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان‌سوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
این غرقه‌ي محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین توست
این خشک لب فتاده‌ي دور از لب فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
این شاه کم سپاه که با خیل اشك و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست
این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین
اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطه‌ی عقوبت اهل جفا ببین
در خلد بر حجاب دو کون آستین‌فشان
واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین
نی ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین
تن‌های کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکه‌ی کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد
کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانه‌ی طاقت خراب شد
خاموش محتشم که از این حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
خاموش محتشم که از این شعر خون‌چکان
در دیده‌ اشك مستمعان خون ناب شد
خاموش محتشم که ازین نظم گریه خیز
روی زمین به اشک جگرگون کباب شد
خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست
دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد
خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب
از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد
خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین
جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطایی چنین نکرد
بر هیچ آفریده جفایی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای
وز کین چه‌ها در این ستم‌آباد کرده‌ای
بر طعنت این بس است که با عترت رسول
بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای
ای زاده‌ي زیاد نکرده است هیچ‌گه
نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای
کام یزید داده‌ای از کشتن حسین
بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای
بهر خسی که بار درخت شقاوت است
در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای
با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو
با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای
حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن
آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند



مثل اینکه خیلی از 40 ساله‌ها حاضر نیستند گوشه چشمی به شناسنامه‌شان داشته باشند. بسیاری از چهره‌هایی که نام‌شان را در همین صفحه می‌خوانید، از صحبت درباره این سن، پرهیز می‌کنند و حتی بالاتر از این حرف‌ها، سن و سالشان را تکذیب می‌کنند! این موضع‌گیری در برابر 40 سالگی، بیشتر شبیه جک‌های مجلات قدیمی زنان است که با سن و سال خانم‌ها، لطیفه‌گویی می‌کردند. یک از چهره‌ها، قبول کرد که 40 ساله است ولی از ما خواست او را در باشگاه «35 ساله‌ها» ثبت‌نام کنیم! بازیگر دیگری اصرار کرد که 40 ساله نیست و 39 ساله است و از ایده‌آل دلخور شد! یکی دیگر از دوستان گفت چون به همه می‌گوید 30 ساله است، بهتر است او را از عضویت در باشگاه 40 ساله‌ها معاف کنیم! 40 سالگی، آنقدرها که ما و روانشناسان و مثبت‌گراها معتقدیم از نظر چهره‌های ایرانی جالب نیست. به تمام 40 ساله‌هایی که خودشان می‌دانند در شناسنامه‌شان چه خبر است، پیشنهاد می‌کنیم نگاهی به چهره‌های سینمایی حول و حوش 40 ساله در دنیا بیندازند. اگر سخت‌تان است، به فهرستی که ایده‌آل تدارک دیده، نگاه کنید و اینقدر با 40 سالگی‌تان بد نباشید!

 



ادامه مطلب ...


شما چه با موتور چه با یک ماشین سواری یا یک خودرو اسپورت در حال گردش باشید، جاده‌های متعددی متناسب با ذائقه‌ی ماجراجویی و خلق و خوی شما وجود دارند. جاده‌های خوب در سرتاسر دنیا وجود دارند ولی اینجا ما قصد داریم لیستی از ۱۰ جاده را که باید قبل از مرگ در آن‌ها رانندگی کرد تا بهترین لذت را از رانندگی برد، به شما معرفی می‌کنیم.
 
از نروژ گرفته تا چین و امارات متحده عربی و آفریقای جنوبی شما پیچ و خم‌های لرزان، مسیرهای هموار و بهترین مناظر را خواهید یافت. از صحرا گرفته تا کوه و اقیانوس و حتی آسمان، شما می توانید هر منظره‌ای که دوست دارید انتخاب کنید. پس خودتان را برای چرخ زدن در این جاده‌های راندنی آماده کنید.

 

 

۱۰. بزرگراه شماره ۱ در کالیفرنیا



ادامه مطلب ...


وین والتر دایر (Wayne Walter Dyer) در ۱۰ مه، ۱۹۴۰ در شهر دترویت از توابع ایالت میشیگان، ایالات متحده به دنیا آمد. او یک عارف، روانکاو، نویسنده و سخنران است. کتاب قلمرو اشتباهات شما (با عنوان "چگونه شخصیت سالم‌تر بیابیم؟" در ترجمه فارسی) در سال ۱۹۷۶ در حدود ۳۰ میلیون نسخه فروخت و جزو یکی از بالاترین فروش کتاب‌ها در تاریخ شد. دایر در سال ۱۹۸۷ به عنوان بهترین سخنران ایالات متحده شناخته شد.

این شما و این جملات پر انرژی او برای آغاز یک روز تازه:



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد